۱۳۹۱ دی ۹, شنبه

جنبش کارگری در بی توجهی

هفته گذشته بخشی از معدن زغال سنگ طبس ریزش کرد و نتیجه آن مرگ 8 کارگر این معدن بود.
سال 1376 به اتفاق یک گروه تحقیقاتی به این معدن رفتیم تا با بررسی شرایط کار پرسشنامه هایی را از کارگران این معدن تکمیل کنیم. شرایط کارگران به قدری ناگوار بود که همه گروه متعجب بودند که چگونه مسوولان چنین ثروت عظیمی که در دل کویر خوابیده حتی حق نوشیدن شیر که برای کارگران معدن در سراسر دنیا حقی مسلم و بدیهی است را رعایت نمی کنند. اصولا می بایست شیر مثل آب در دسترس همه بود تا کمی از تاثیرات کار در 500 متر با شیب 15 درجه زیر زمین را کم کنند.
بیشتر کارگران معتاد بودند و به دلیل سختی کار به مواد مخدر پناه می بردند.
گفتگویی که با یکی از کارگران اخراجی این معدن داشتیم نشان می داد که تلاش آنها برای تشکل سندیکا به چه موانع امنیتی برخورد کرده و چگونه باعث اخراج و بیکاری این کارگر شده . کارگری که از اعتبار خوبی میان دیگر کارگران برخوردار بود، بله فقط اعتبار خوبی وگرنه کسی تلاشی نکرده بود که با اعتراض یا اعتصاب نگذارند همکارشان بیکار شود.
بعد که این معدن وارد بورس شد و در ظرف مدت کوتاهی قیمت سهم  اش چند برابر شد معلوم شد که چنین ثروتی آنقدر ارزش داست که می توانست شرایط کارگران را بهبود بخشد.
این را نوشتم تا بگویم چقدر جنبش کارگری در ایران یتیم است و چون کارگر بودن اصولا مد روز نیست کسی هم به اندازه مثلا جنبش زنان یا جنبش سبز و دانشجویی برای آنها اهمیت خبری و تحلیل قائل نیست .
حتی در این جنبش هایی که نگاه لوکسی را برانگیخته اند جای بسیاری از موضوعات واقعی خالی است. برای مثال در جنبش زنان کمتر بحثی درباره شرایط اسفبار و ظالمانه کارگران زن در ایران دیده می شود.
همه این ها بهانه این بود که رضا شهابی فعال کارگری سندیکای شرکت واحد در اعتصاب غذاست و شرایط سختی دارد که حتی ممکن است به فلج شدن این انسان بیانجامد. نامه فعالان کارگری آنچنان انعکاسی پیدا نکرده است.


نامه مشترک منصور اسالو، علی نجاتی، پروین محمدی و 19 فعال کارگری به رضا شهابی + اصل نامه ها

207733_4846009395295_1159939716_nفعالان در تبعید: منصور اسانلو , علی نجاتی , پروین محمدی و 19 فعال کارگری دیگر در 12 مین روز اعتصاب آقای رضا شهابی طی نامه ای به وی ضمن تاکید بر تلاش و مبارزه برای آزادی کارگران دربند و دیگر انسانهای عدالتخواه از زندانهای سراسر کشور، مصرانه خواهان رسیدگی عاجل به شرایط نگهداری و چگونگی رفتار مامورین و زندانبانان با تمامی زندانیان  و خواهان آزادی فوری و ادامه معالجات آقای شهابی در خارج از محیط زندان شدند
متن کامل نامه ها که نسخه ای از آنها به “کمپین صلح فعالان در تبعید” ارسال شده ؛ به شرح زیر است
دوست و یار عزیزمان رضا شهابی
با درودهای گرم و فراوان
خبر بدرفتاری و تهدید به کتک کاری از سوی ماموری که همراه شما به بیمارستان اعزام شده بود همه ما را عمیقا ناراحت و نگران و تا حدودی شوک زده کرد. چرا که هنوز خبر مرگ ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویس بر روی رسانه هاست و برخی از مسئولین مملکتی در واکنش به مرگ این کارگر، صحبت از شفاف سازی و لزوم مقید کردن مامورین و زندانبانان به برخوردی انسانی با زندانیان کرده اند.
بطور قطع و یقین مرگ ستار بهشتی هیچ علتی جز رفتار غیر انسانی مامورین و برخورداری آنان از اختیارات گسترده در برخورد با زندانیان نداشته است، به همین دلیل افکار عمومی انتظار داشتند پس از انتشار خبر مرگ ستار بهشتی مسئولین امنیتی و قضایی در اقدامی فوری تجدید نظری اساسی در رفتار و حدود اختیارات مامورین انتظامی و امنیتی در برخورد با زندانیان را عملی کنند.
اما به نظر میاید با توجه به رفتاری که با شما شد چنین انتظاری، انتظاری عبث و بیهوده است لذا ما امضا کنندگان این نامه ضمن تاکید بر تلاش و مبارزه برای آزادی کارگران دربند و دیگر انسانهای عدالتخواه از زندانهای سراسر کشور، مصرانه بر رسیدگی عاجل به شرایط نگهداری و چگونگی رفتار مامورین و زندانبانان با تمامی زندانیان پای می فشاریم و خواهان آزادی فوری و ادامه معالجات شما در خارج از محیط زندان هستیم.
ما امضا کنندگان این نامه به شما دوست و یار عزیزمان اطمینان میدهیم لحظه ای از تلاش برای تحقق خواستهای شما که خواست همه ما کارگران در سراسر ایران است باز نخواهیم ایستاد. ما دستهایتان را صمیمانه می فشاریم و اعتراض شجاعانه شما را از کنج زندان ارج می نهیم اما در این میان سلامتی شما مهم ترین اولویت برای ما امضا کنندگان این نامه است. لذا مصرانه و صمیمانه از شما میخواهیم به اعتصاب غذای خود پایان دهید و درمان خود را از سر بگیرید.
ما با شور و شوق جشن آزادی تو را برگزار خواهیم کرد اما این جشن زمانی برایمان مسرت بخش خواهد بود که حضور گرم شما در میان ما با تنی سالم محقق شود.

۱ نظر:

  1. دقیقا همین طوری که می گویی دیگر کارگر بودن مد روز نیست . متاسفانه جنبش زنان و جنبش سبز همان اندک توجه را به خود جلب کرده اند.

    پاسخحذف