۱۳۹۱ شهریور ۷, سه‌شنبه

آیا این مبارزه است ؟

آیا این شیوه فعالان و سایت های سبز را باید مبارزه نام نهاد ؟ 
از 5 شهریور تا 10 شهریور 91 در تهران کنفرانس کشورهای عضو عدم تعهد برگزار می شود. با اینکه از حداقل دو ماه قبل تاریخ این اجلاس مشخص بوده و تعطیلی تهران هم از حداقل 20 روز قبل از آغاز این اجلاس به اطلاع همه رسیده یکباره دیروز و امروز یعنی 6 و 7 شهریور به یکباره برخی سایت هایی که خود را سبز معرفی می کنند به این فکر افتاده اند که کاری بکنند. 
اما چرا ؟ 
چرا هفته های قبل به برنامه ریزی و طراحی برای همین حداقل کارشان اقدام نکردند ؟ 
چرا یک تا دو روز مانده به اجلاس سران این کار را می کنند؟ 
برای پاسخ به این پرسش ها باید دو نکته رادر نظر داشت : 
اول : سایت هایی که مروج این اقدام هستند یعنی الله اکبر گرفتن شبانه ، بخش مذهبی سبزها به شمار می روند که با اصلاح طلبان داخلی که خواستار کنار آمدن با حاکمیت هستند نزدیکی بیشتری داردند. این سایت ها  و مسوولان آنها اساسا از سیاست جنبشی کنار کشیده اند و اگر هم از عباراتی چون " زنده بودن جنبش" استفاده می کنند و در برابر منتقدان همواره می گویند که " جنبش زنده است" از آن رو نیست که خواستار قدرتمند شدن بیشتر این جنبش برای اعتراض جدی تر هستند بلکه بیشتر بدنبال آن هستند که با حذف دیگران منتقد به وضعیت حیات جنبش سبز خود را سردمدارومالک این جنبش معرفی کنند  و از سوی دیگر از آن در کنار سیاست های اصلاح طبان داخلی استفاده کند و در صورت نیاز برای اهداف سازش داخلی مورد بهره برداری قرار دهند. 
دوم : فشار فعالان سیاسی و روشنفکران و خصوصا کنشگران در وبلاگ ها و سایت ها باعث شده که این گروه از فعالان سبز در دوراهی قرار گیرند. از یک سو نمی خواهند در وضعیت کنونی ( احتمال جنگ میان ایران و اسرائیل یا آمریکا ، فشارهای تحریم فزاینده بر ایران  و امکان کنار آمدن حاکمیت با اصلاح طلبان و باز شدن یک روزنه ) شیوه اعتراض خیابانی را فعال کنند چرا که بر اساس تحلیلی که از شرایط ایران دارند تداوم حاکمیت فعلی را بر هر گونه آلترناتیو دیگری که خواستار براندازی حاکمیت باشند چه از طریق جنگ یا از طریق جنبش جدی اجتماعی مخالف اند. از سوی دیگر نمی خواهند بیش از این تحت فشار فعالان جنبش بخاطر بی عملی و بر برنامگی خود باشند. 
بنابراین بهترین راه می تواند این باشد که روزهای آخر برنامه ای ارائه دهند که اساسا اگر موفق هم شود اساسا از اهمیت خاصی برخوردار نیست. بعنوان مثال فکر کنید که بخشی از مردم تهران که در تهران باقی مانده اند ( که احتمالا زیاد از خیابان انقلاب به پایین را باید به حساب آورد) تصمیم بگیرند که بر بام های خود الله اکبر بگویند ( که از نظر نویسنده این امکان اگر محال نباشد بسیار ضعیف است) آیا از الله اکبر گفتن های هفته های اول بعد از کودتای انتخاباتی می تواند شدید تر باشد ؟ و اساسا آیااین شیوه امتحان خود را پس نداده است ؟ 
بنابراین این گروه با برنامه ی الله اکبر گفتن بر پشت بام ها که خالی از هر گونه تاثیر سیاسی - اجتماعی است هم کار مهمی انجام نداده که دوستان داخلی را ناراحت کنند و نه کاری انجام نداده اند تا کنشگران و روشنفکران خارج از کشور نتواند اعتراضی کنند. 
چرا که اساسا طرحی برای تغییر در ایران از سوی روشنفکران خارج از کشور وجود ندارد که بخواهند این فکر سبزها را برای الله اکبر گفتن زیر سوال ببرد. 
راستی چرا آقای خاتمی و عبدالله نوری و دیگران که یکسره حرف می زنند این روزها یک نامه به دبیر کل سازمان ملل ننوشتند؟ 
به نظر تحلیل بالا این سکوت آقایان را توضیح می دهد. 
سایت راه سبز نوشته است که :به دنیا نشان دهیم ایرانیان تسلیم دیکتاتوری نشده اند
منظور این سایت این است که مردم با یک الله اکبر گفتن نشان می دهند تسلیم نشده اند. 
فقط این عنوان سایت راه سبز باشد تا بعد که به آن خواهم پرداخت. 

۱ نظر: