۱۳۹۰ خرداد ۲۳, دوشنبه

مقاومت می کنیم


مقاومت می کنیم
وقایع دیروز را از ساعت 4 با ورود به خیابان انقلاب دنبال کردم. شاید حدود 10 هزار نیرو خیابان انقلاب تا آزادی و از آن طرف تا امام حسین را پوشانده بود.
سیل مردم به طرف خیابان انقلاب هم خیلی جالب بود اما نیروهای ویژه از شکل گیری تجمع جلوگیری می کردند و تجمع ها به داخل خیابان های فرعی کشیده می شد. نزدیک چهارراه نواب حدود 400 نفری جمع شدیم که داشت جمعیت اضافه می شد که از دو طرف خیابان حمله صورت گرفت و جمعیت بطرف خیابان توحید فرار کردند.
وحشیگری نیروهای بسیجی و ضد شورش از اندازه بیرون بود نه زن می شناختند و نه مرد ، نه پیر و نه جوان.
کنار مردی 60 ساله کنار خیابان می نشینم. در حالیکه گریه می کند به من می گوید که کاش 18 سالش بود و می توانست با این نیروها مقابله کند.
هر چه ساعت می گذرد جمعیت خشمگین تر می شود و شعار ها تند تر می شود . سنگ انداختن هم شروع می شود. به میان جمعیت می روم برای صحبت با بچه ها و آروم کردنشان . هرچه استدلال می کنم که شعارهای این چنین تند راه ما را بیشتر می بندد نتیجه ای نمی دهد. می گویم باید روی تقلب در انتخابات و ابطال آن تمرکز کنیم و نباید با عصبانیت بهانه ای که آنها دنبالش هستند را به آنها بدهیم. اما نزدیک است با من درگیر شوند گویا من نفوذی ام. به آنها گفته ام الان موقع درست فکر کردن است . شما عصبانی و خشمگین هستند و حق هم دارید اما نباید در دام طراحی شده ای بیافتید که حاکمیت به شدت دوست دارد و آنهم شعار علیه کسی است که از نظر حاکمیت تفسیری دیگری می شود و اصولا با اندازه نیروهای ما همخوانی ندارد.
استدلال ام را ادامه دادم که با آرامش و تاکید روی خواسته اصلی خود می توانیم در طرف مقابل انشقاق ایجاد کنیم و مشروعیت عمل شان که کشتن مردم است را اساسا زیر سوال ببریم. مردم دنیا خواهند گفت اینها به یک روند نادرست اعتراض مسالمت آمیز دارند و می خواهند که حرفشان شنیده شود و با گلوله روبرو می شوند و این بزرگترین نیروی ماست، اجازه ندهیم این نیروی بزرگ از دست برود. اما حرف هایم هیچ اثری ندارد گویا. استدلال ام را ادامه می دهم می گویم شما عصبانی هستند و چند روز دیگر اگر من با شما روبرو شوم و بگویم باید مقاومت را ادامه داد شما خواهی گفت بی فایده است. نتیجه این نوع عصبانیت ها چیزی جز فروکش کردن سریع انگیزه مقاومت نیست. و این قاعده ای است که من چه بسیار در جمع های دانشجویی و اعتراضات 10 سال اخیر از نزدیک شاهد آن بوده ام.
نزدیک ساعت 9 است که به خانه می رسم . ساعت 10 صدای الله اکبر شدیدتر از همیشه به گوش می رسد .
اعتراض ما ادامه دارد. ما را نمی توان ساکت کرد ما پشت رهبر این جریان آقای میر حسین موسوی ایستاده ایم. گمان نمی بردیم این اندازه محکم باشد اما گویا خدا می خواهد که این فریب زمان درازی در پرده نماند.
مقاومت می کنیم .... 
31 خرداد 88

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر