انجمن های دانشجویی، زیر سایه سیاست
سعید شفیعی
هنگامی که دانشگاه تهران به عنوان اولین دانشگاه ایران در 1314 تاسیس شد، 886 دانشجو در شش دانشکده طب، فنی، علوم، علوم معقول و منقول، ادبیات و حقوق پذیرفته شدند. این آمار در سال 1392 به 4 میلیون و 400 هزار دانشجو افزایش یافته است. با این حال سنگینی سایه سیاست بر دانشگاهها، فعالیت انجمن های دانشجویی را با فراز و فرودهای زیادی مواجه کرده است.
هنگامی که دانشگاه تهران به عنوان اولین دانشگاه ایران در ۱۳۱۴ تاسیس شد، ۸۸۶ دانشجو در شش دانشکده طب، فنی، علوم، علوم معقول و منقول، ادبیات و حقوق پذیرفته شدند. این آمار در سال ۱۳۹۲ به ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار دانشجو افزایش یافته است. با این حال سنگینی سایه سیاست بر دانشگاهها، فعالیت انجمن های دانشجویی را با فراز و فرودهای زیادی مواجه کرده است.
اولین هسته های انجمن های دانشجویی پیش از تاسیس دانشگاه تهران و در میان دانشجویان اعزامی به اروپا شکل گرفت. افشین متین می نویسد که این روند از سال ۱۸۸۵ﻣﻴﻼدی، با اعزام ۴۲ داﻧﺸﺠﻮ و از ﺟـﻤﻠـﻪ اوﻟﻴﻦ ﮔﺮوه ﻓﺎرغ اﻟﺘﺤﺼﻴﻼن ﻣﻤﺘﺎز داراﻟﻔﻨﻮن ﺑﻪ ﻓﺮاﻧﺴﻪ آغاز شد و هر سال ادامه یافت. دانشجویان اعزامی در سالهای بعد بیشتر تحت تاثیر افکار کمونیستی و چپ که ایدئولوژی غالب آن دوران بود قرار گرفتند.
از اتحادیه دانشجویان تا کنفدراسیون
اولین اتحادیه دانشجویان در ۱۳۲۲ تشکیل شد که در آن دانشجویان حزب توده نقش مسلط را داشتند و تا ۱۳۲۷ حضور بلامنازعی در دانشگاه تهران داشت. در این سال با واقعه سو قصد به جان محمد رضا شاه، حزب توده به عنوان متهم ردیف اول شناخته شد و فعالیتهای حزب و اتحادیه دانشجویان غیر قانونی اعلام شد.
انجمنهای اسلامی نیز از دیگر انجمنهایی بودند که بعد از شهریور ۱۳۲۰ تشکیل شدند اما نسبت به اتحادیه دانشجویی حزب توده، نفوذ کمتری داشتند. این انجمن ها گرایش های اسلامی و ملی را همزمان دارا بودند.
در مسیر فعالیت های انجمن های دانشجویی تا انقلاب اسلامی، سه جریان در دانشگاهها فعال بودند که از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲، دانشجویان چپ بر دانشگاههای تهران، تبریز و دیگر شهرهای کلان مسلط بودند. از ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۲ ملی گراها و بعد از آن گرایش های اسلامی نقش مسلط را داشتند.
در خارج از کشور نیز تا انقلاب اسلامی، کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور نقش مهم و تاثیر گذاری بر روند وقایع سیاسی داشت. کنفدراسیون بعد از کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مصدق در سال ۱۳۳۷ در فرانسه تشکیل شد.
کنفدراسیون متشکل از دانشجویان طرفدار حزب توده، جامعه سوسیالیست ها، جبهه ملی، جریانات مائوئیستی و مذهبی ها بود که شعار اصلی شان در مبارزه با رژیم شاه “اتحاد، مبارزه، پیروزی” بود. حمید شوکت از اعضای پیشین کنفدراسیون بر این نظر است که بخش بزرگی از فعالیتهای کنفدراسیون، کوشش برای نجات جان زندانیان سیاسی و افشای نظام سیاسی ایران بوده که با پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت کادرهای کنفدراسیون به ایران عملا کار کنفدراسیون پایان یافت.
نشریه “نامه پارسی” به عنوان ارگان کنفدراسیون مقالاتی با رویکرد انتقادی درباره “سیستم آموزشی حاکم در ایران”،”دست نشاندگی حکومت”، ” عایدات و مخارج سلطنت” و کاریکاتورهایی از محمد رضا شاه منتشر می کرد که هدف آن علاوه بر بی اعتبار کردن نظام پادشاهی در ایران، نشان دادن برخی برنامه های ملت سازی توسط حکومت پهلوی بود. در یکی از شماره ها ی نامه پارسی به این مسئله اشاره شده است که “رژیم سعی دارد بخاطر حفظ منافع سیاسی خود در خاورمیانه رفته رفته در ذهن جوانان ایرانی روحیه نژاد پرستی و احساسات ضد عربی به وجود آورد”.
انجمن های دانشجویی: از انقلاب اسلامی تا خرداد ۱۳۷۶
دفتر تحکیم وحدت
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا انقلاب فرهنگی دانشگاه مملو بود از انجمن های دانشجویی با گرایش های مختلف که اکثرا مخالف جمهوری اسلامی بودند. به همین دلیل و به بهانه پاکسازی و مدیریت فضای دانشگاهها، برنامه تعطیلی دانشگاهها به اجرا گذاشته شد که به انقلاب فرهنگی مشهور شد.
با انقلاب فرهنگی تمام گروههای مخالف و منتقد حکومت از دانشگاهها پاکسازی شدند. بعد از بازگشایی دانشگاهها، هر گونه فعالیت سیاسی خارج از حاکمیت در دانشگاه ممنوع شد و تنها دانشجویان خط امام (دفتر تحکیم وحدت) حق فعالیت یافتند.
دفتر تحکیم وحدت بر اساس اساسنامه ای شکل گرفت که “اعتقاد به مکتب اسلام، اعتقاد به اسلام فقاهتی به عنوان اسلام راستین، اعتقاد به ولایت فقیه به عنوان تبلور اسلام راستین، اعتقاد به حقانیت جمهوری اسلامی ایران، اعتقاد به قانون اساسی و اعتقاد به انقلاب فرهنگی” محورهای اصلی آن بود.
این دانشجویان با پشتوانه سیاسی مهمی چون “اشغال سفارت آمریکا” که به “انقلاب دوم” مشهور شد، تا پایان دهه ۶۰ یکه تاز فضای دانشگاهی ایران بودند. بعد از انقلاب فرهنگی و بعد از این که اعضای ستاد انقلاب فرهنگی حکم میگیرند، تصفیه اساتید آغاز می شود. از اینجا است که نقش اصلی دفتر تحکیم وحدت در همکاری به این تصفیه ها آغاز می شود. دفتر تحکیم که در دهه شصت در راستای اهداف حکومتی فعالیت می کرد، نقش کنترل کننده فضای دانشگاه ها و مشاور هیات های گزینش دانشگاهی را برعهده داشت.
از سال ۱۳۷۰ با رد صلاحیت نامزدهای گرایش اصلاح طلبی درانتخابات مجلس چهارم قدرت سازمانی دفتر تحکیم با تزلزل روبرو شد اما همچنان در دانشگاهها سلطه ای چشمگیر داشتند. انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۲، دفتر تحکیم وحدت را قدمی بیشتر از قدرت دور کرد. آنها در این دوره به “گسترش فرهنگ تجمل و رفاه طلبی، گسترش رابطه اقتصادی با آمریکا، استقراض خارجی و سیاست های حاکم بر آموزش عالی” انتقاد داشت و با “اعتراف به جایگاه رفیع و منیع ولایت” از “جریان لیبرالیسم و انجمن حجتیه” به عنوان خطرناک ترین دشمنان انقلاب نام می بردند.( روزنامه سلام، خرداد۱۳۷۲)
اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویی
در همین دوره انجمن دیگری به رهبری حشمت الله طبرزدی و با نشریه “پیام دانشجو” با عنوان “اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویی” شکل گرفت که برای نخستین بار در میان جریان های دانشجویی از عنوان “امام خامنه ای” استفاده کرد. عماد الدین باقی می نویسد که “برخی مراکز قدرت از جمله جناح راست این گره را به عنوان تشکیلات موازی تحکیم سرو سامان دادند”(روزنامه نشاط، ۱۱/۵/۷۸)
این دوره اتحادیه دانشجویی دیری نپائید و طبرزدی و هفته نامه متبوع وی بعد ازچندی آن “القاب غیر متعارف” را حذف کرد و به انتقاد از بنیادها، صدا و سیما و .. پرداخت که به همین خاطر چتر حمایتی جناح محافظهکار را از دست داد. و بعد از وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ اعضای آن دستگیر و این انجمن منحل شد.
جامعه اسلامی دانشجویان
جامعه اسلامی دانشجویان، دیگر انجمنی بود که در این دوره متولد شد. با اکثریت یافته جناح راست در مجلس چهارم و دیگر نهادهای کشور، این بحث مطرح شد که بایستی از تکثر در محیط های دانشجویی حمایت کرد. اما در پشت این ظاهر متکثر، جناح حاکم سیاسی در آن مقطع تاریخی قصد داشت با ایجاد تشکل یا تشکل هایی از قدرت دفتر تحکیم وحدت که تا آن زمان یکه تاز محیط های دانشجویی بود و گرایش به جناح اصلاح طلب داشت بکاهد.
بسیج دانشجویی
بسیج دانشجویی، به عنوان انجمنی شبه نظامی که بیشتر از رزمندگان دوره جنگ، اعضای نهادهای نظامی که در دانشگاه مشغول تحصیل هستند و برخی دانشجویان مذهبی در سال ۱۳۷۰ تشکیل شد. موضع گیری این سازمان بیشتر در جهت دفاع از نظام سیاسی و نزدیک به جناح راست سیاسی است.
انجمن های دانشجویی بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶
بعد از دوم خرداد ۷۶، فعالیت انجمن های دانشجوی گسترش بیشتری یافت. برنامه توسعه سیاسی سید محمد خاتمی امکان فعالیت آزادتری را برای دانشجویان ایجاد کرد. به همین جهت بسیاری از دانشجویان که تا پیش از این از انجمن های موجود در دانشگاه دوری می کردند یا به فعالیت مستقل رو آوردند و نشریات مستقل خود را منتشر کردند و یا با حضور در انتخابات انجمن های اسلامی دانشگاهها به بازتر شدن فضای این انجمن ها کمک کردند.
این روند باعث شد برخی از انجمن ها مانند انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر خود را بیشتر از دیگر انجمن های به نیروهای منتقد از جمله نهضت آزادی، نیروهای ملی – مذهبی و چپ نزدیک کنند و از اعضای این سازمان ها برای سخنرانی در جلسات خود دعوت می کردند.
تجمعات دانشجویی در پارک لاله تهران و در دانشگاههای کشور، فضای بسیار پرنشاط و فعالی را برای دانشجویان بوجود آورده بود، فضایی که با حادثه ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ کوی دانشگاه تهران فروکش کرد. در ۱۸ تیرماه ۷۸ اعتراضات دانشجویان به توقیف روزنامه سلام به حمله نیروهای انتظامی و لباس شخصی به کوی دانشگاه انجامید که طی آن چند دانشجو کشته و تعداد زیادی دستگیر و زخمی شدند. چند روز راهپیمایی در خیابان های تهران نتیجه مشخصی برای دانشجویان به بار نیاورد و با دستگیری بسیاری از اعتراض کنندگان به پایان رسید. بعد از آن فضای فعالیت انجمن های منتقد بسیار محدود شد.
دفتر تحکیم وحدت بعد از ۱۸ تیرماه ۷۸ از فعالیت هایی چون دادن لیست کاندیدا در انتخابات دوری کرد و از لزوم رجوع به مباحث تئوریک و توجه به ماهیت دفتر به عنوان سازمان منتقد نه حزب سیاسی سخن به میان آورد. تغییر رویکرد از حوزه سیاسی به حوزه انتقادی و مدنی، مسائل و مشکلاتی را به وجود آورد که دفتر تحکیم را به دو طیف تقسیم کرد: طیف علامه طر فدار نقد همه جانبه و فراگیر و طیف شیراز که معتقد به دنباله روی از اصلاح طلبان درون حکومت بود.
بعد از این انشقاق در دفتر تحکیم سعید رضوی فقیه از اعضای پیشین این دفتر با طرح “دفتر تحکیم دموکراسی” به جای “دفتر تحکیم وحدت” پایان کار دفتر تحکیم وحدت را اعلام کرد. (روزنامه یاس نو، ۱۰/۴/۸۲)
وضعیت کنونی انجمن های دانشجویی
با انشقاق در دفتر تحکیم وحدت در پایان دومین دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی و آغاز دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد فضای امنیتی بر دانشگاهها سایه افکند و به نوعی فعالیتی انجمنی به رکود کشیده شد.
با این حال فعالیت دانشجویان در هفته های پیش از انتخابات سال ۱۳۸۸ در حمایت از کاندیداتوری میر حسین موسوی دوباره شدت گرفت که به حمله مجدد نیروهای امنیتی و لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران و کشته شدن ۵ دانشجو و زخمی و دستگیر شدن بسیاری انجامید. واقعه ای که بار دیگر فعالیت دانشجویان در دانشگاهها را به محاق برد.
یکی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی تهران در مصاحبه ای اختصاصی به المجله می گوید:” بعد از حوادث سال ۱۳۸۸ فضای فعالیت انجمن ها و نشریات دانشجویی بسیار بسته تر شد به نوعی که حراست دانشگاهها به خود اجازه می داد در فعالیت های نشریات و انجمن های دانشجویی دخالت کند و این مسئله دانشجویان را با مشکلات زیادی روبرو کرد که باعث می شد آنها تمایل کمتری به فعالیت در این انجمن ها و متحمل شدن هزینه پیدا کنند.”
همچنین یکی از دانشجویان مهندسی عمران دانشگاه آزاد واحد کرج به المجله می گوید که: “به جز انجمن اسلامی که کار خاصی در دانشگاه نمی کند فضای دانشگاه به شدت بسته است و از طرفی هم دانشجویان علاقه چندانی برای تشکیل گروههای فکری یا فعالیت جمعی از خود نشان نمی دهند چرا که نوع برخوردها با دانشجویان بسیار زشت است. برخورد حراست دانشگاه با دانشجویان طوری است که گویی با بچه های مدرسه ای برخورد می کنند و این برخوردها باعث شده که دانشجویان فقط برای کلاس ها در دانشگاه بمانند و بعد از کلاس محیط دانشگاه را ترک کنند.”
بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری و انتخاب حسن روحانی به عنوان یک روحانی میانه رو، دانشجویان امیدوارند که سایه فضای امنیتی از سر دانشگاهها برداشته شود و این امکان ایجاد شود که بار دیگر دانشجویان امکان آن را پیدا کنند که انجمن های خود را سامان دهند، امیدی که دانشجویان با آغاز سال تحصیلی دانشگاهها در مهرماه ۱۳۹۲ آن را محک خواهند زد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر