دوره ترور بزرگ

در دوره ترور بزرگ در شوروی 1937-1938 ، 750 هزار نفر اعدام شدند و حدود 800 هزار نفر به گولاگ فرستاده شدند.
نلی کونستانتیونا  درباره اعدام پدرش در این دوره به لوموند گفته است که من در تمام عمرم گریسته ام نه می توانم بپذیرم ، نه فراموش کنم و نه ببخشم.
یکی از خاطرات جالب این دختر در دوره استالین در شوروی حاوی نکته مهمی است. به یاد می آورد که بعد از دستگیری پدرش و هنگامی که تنها 12 سال داشته، در فقر زندگی می کرده  و مادرش هم کاری نداشته است و آنها تنها قادر بودند با کاشتن سیب زمینی در باغچه کنار خانه چیزی برای خوردن روزانه داشته باشند. همچنین آنها یک خانواده دیگر را در خانه خود  جای داده بودند. یک روز که نلی از مدرسه به خانه باز می گشت به یاد می آورد که  که این خانواده  در حال کندن سیب زمینی هایشان بوده که مادرش از راه می رسد و فریاد می زند : دارید چکار می کنید من هیچ چیز دیگری برای غذای بچه هایم ندارم " و آنها در پاسخ مادر نلی گفته بوند :" سگ جاسوس" . منظور آنها این بود که خانواده جاسوس ( اتهام پدر نلی) حتی حق خوردن هم ندارند. بعد نلی به لوموند می گوید که " این یک رفتار تیپیک  در آن دوره بود."
هر بار که یک ایدئولوژی مسلط می شود رفتارهایی از این دست پدید می آید. کسانی که همراه ایدئولوژی مسلط اند خشونتی گسترده را بر ضد دیگرانی که به نوعی اقلیت ها و یا دیگری این ایدئولوژی هستند روا می دارند. به یاد دارم در همین سنین 12 یا 13 سالگی بودم که وقتی با یکی از همکلاسی های مدرسه دعوا کردیم او در آخر فریاد می زد که " منافق . شما خانوادتون منافق اند "  چیزی هم اندازه " سگ جاسوس" . من بعدها فهمیدم که منظورش از این خطاب منافق چی بوده . کم کم متوجه این خشونت گسترده از سوی مردم بر ضد مردم و از سوی همسایه بر ضد همسایه و از سوی دوست بر ضد دوست شدم. هژمونی آنقدر قدرتمند بود که کمتر کسی قادر بود قضاوت و نظر مستقلی داشته باشد.