دوستی که ازبچه های دوران جنگ است سالها قبل وقتی در کوی دانشگاه ساکن بودیم و شب های بحث و گفتگوی زیادی داشتم تعریف می کرد که چگونه در سالهای آخر جنگ با افزایش میزان جک هایی روبرو بودیم که برای آقای منتظری ساخته می شد و دهان به دهان نقل می شد. او می گفت که برنامه برای حذف آقای منتظری از زمانی کلید خود که با افزایش میزان این جک ها در جامعه و حتی بین رزمندها در جبهه ها روبرو بودیم و جالب اینکه اکثریت از این فضا پیروی می کردند. وقتی با این جک ها و با خنده و شوخی "ساده لوحی" منتظری همه گیر شد و جا افتاد زمینه روانی - تبلیغاتی برای حذف او آماده شد و بنابراین با حذف او اتفاق خاصی در جامعه رخ نمی داد. این زمینه سازی برای بد نام کردن و زمینه را برای حذف مخالف یا منتقد آماده کردن شیوه ای است که هنوز هم ادامه دارد و بسیاری به هر دلیل درست یا نادرست با آن همراهی می کنند.
در زمان این زمینه چینی و بعد حذف منتظری کمتر صدای کسی درآمد. بسیاری با آن جریان همراهی کردند و برخی هم سکوت کردند. اما چه همراهی و چه سکوت هر دو کمک بسیاری به حذف او کرد. کمتر کسی وجود داشت که علی رغم درست یا نادرست بودن اتهامات به آقای منتظری از اصولی در دفاع از مخالف و حق مخالف بودن و حق دیگری بودن دفاع کند. وقتی این اصول را فاقد هستیم و یا این اصول در عمل به کار ما نمی آید در تشخیص اینکه در دوران های دشوار باید چه کرد و چه شیوه ای صحیح است خود به خود دچار تزلزلی می شویم که ما را ناچارا در راستای " منفعت" راهنمایی خواهد کرد.
این مقدمه را گفتم که برسم به اینجا که حذف جریان احمدی نژاد و مشایی با پروژه "جریان انحرافی" شروع شد. جریان انحرانی همان فرایندی بود که در مورد آقای منتظری با جک ساختن شروع شد. وقتی فرایند بی اعتبارسازی کار خودش را کرد حذف آسان می شود خصوصا که اکثریت جامعه درحد نفرت از احمدی نژاد و باند او خشمگین هستند. بنابراین کسی پیدا نخواهد شد که جرات کند و چیزی در دفاع از اصول مخالف بودن بنویسد. کسی پیدا نخواهد شد که بنویسد این فرایندی برای حذف یک مزاحم است. این همان فرایند بی اعتبار سازی است . کسی نیست بگوید علی رغم اینکه احمدی نژاد کیست و چه کرده و چه باند کثیفی است و غیره اما ،اما توجه کنید دیکتاتور در حال تکرار برنامه قبلی است. دیکتاتور حتما دلایلی برای این پروژه بی اعتبار سازی و حذف دارد. شاید همه دلایل در زمان کنونی از پرده بیرون نیافتاده باشد اما ساختار این کار با ساختار حذف دیگرانی دیگر یکسان است.
نتیجه : کسانی باز حذف می شوند ( نه اینکه اینها آدم ها یا جریان های خوبی باشند) و کمتر کسی توجه می کند که آنکه در حال برنامه ریزی برای حذف است در کثیف کردن روح و روان و شخصیت ما و تحقیر وجود ما نقش مهمتری از آن کسی دارد که در حال حذف است حتی اگر این که دارد حذف می شود منتظری مدافع زندانیان نباشد.
از نظر من این چیزی است که اصلاح طلبان را از شادی سرشار کرد که هم با آن همراهی کردند و هم سکوت تا این حذف انجام شود. آنها نظام را ستایش می کنند و از بازگشت او به عقلانیت سخن می گویند. بله این بار حتی حاکمیت بیش از دوران حذف منتظری ستایش می شود که به اعتدال بازگشته و جریان تندرو را حذف می کند. آفرین به این حذف ، ستایش و تشکر حتی از دیکتاتور که اجازه داد این کار انجام بشود. دیکتاتور این بار فرایند حذف دیگری را طوری پیش برد که دیگرانی را شاد می کند. آری به نفع ماست و احمدی نژاد هم که اصلا نه ارزشی و نه اعتباری دارد. اما کسی نپرسید آن فرایند که دارد حذف می کند بسیار بسیار اساسی تر از فرد احمدی نژاد یا جریان اوست . او روزی شما را هم به اقتضا حذف خواهد کرد.
دفاع از اصول اخلاقی دفاع از دیگری و از مخالف آنقدر اهمیت دارد که چه برای منتظری چه احمدی نژاد باید به کار بسته می شد. این آن چیزی بود که می توانست سطح اخلاقی مخالفین حکومت را به سطح دیگری ارتقا دهد.
در زمان این زمینه چینی و بعد حذف منتظری کمتر صدای کسی درآمد. بسیاری با آن جریان همراهی کردند و برخی هم سکوت کردند. اما چه همراهی و چه سکوت هر دو کمک بسیاری به حذف او کرد. کمتر کسی وجود داشت که علی رغم درست یا نادرست بودن اتهامات به آقای منتظری از اصولی در دفاع از مخالف و حق مخالف بودن و حق دیگری بودن دفاع کند. وقتی این اصول را فاقد هستیم و یا این اصول در عمل به کار ما نمی آید در تشخیص اینکه در دوران های دشوار باید چه کرد و چه شیوه ای صحیح است خود به خود دچار تزلزلی می شویم که ما را ناچارا در راستای " منفعت" راهنمایی خواهد کرد.
این مقدمه را گفتم که برسم به اینجا که حذف جریان احمدی نژاد و مشایی با پروژه "جریان انحرافی" شروع شد. جریان انحرانی همان فرایندی بود که در مورد آقای منتظری با جک ساختن شروع شد. وقتی فرایند بی اعتبارسازی کار خودش را کرد حذف آسان می شود خصوصا که اکثریت جامعه درحد نفرت از احمدی نژاد و باند او خشمگین هستند. بنابراین کسی پیدا نخواهد شد که جرات کند و چیزی در دفاع از اصول مخالف بودن بنویسد. کسی پیدا نخواهد شد که بنویسد این فرایندی برای حذف یک مزاحم است. این همان فرایند بی اعتبار سازی است . کسی نیست بگوید علی رغم اینکه احمدی نژاد کیست و چه کرده و چه باند کثیفی است و غیره اما ،اما توجه کنید دیکتاتور در حال تکرار برنامه قبلی است. دیکتاتور حتما دلایلی برای این پروژه بی اعتبار سازی و حذف دارد. شاید همه دلایل در زمان کنونی از پرده بیرون نیافتاده باشد اما ساختار این کار با ساختار حذف دیگرانی دیگر یکسان است.
نتیجه : کسانی باز حذف می شوند ( نه اینکه اینها آدم ها یا جریان های خوبی باشند) و کمتر کسی توجه می کند که آنکه در حال برنامه ریزی برای حذف است در کثیف کردن روح و روان و شخصیت ما و تحقیر وجود ما نقش مهمتری از آن کسی دارد که در حال حذف است حتی اگر این که دارد حذف می شود منتظری مدافع زندانیان نباشد.
از نظر من این چیزی است که اصلاح طلبان را از شادی سرشار کرد که هم با آن همراهی کردند و هم سکوت تا این حذف انجام شود. آنها نظام را ستایش می کنند و از بازگشت او به عقلانیت سخن می گویند. بله این بار حتی حاکمیت بیش از دوران حذف منتظری ستایش می شود که به اعتدال بازگشته و جریان تندرو را حذف می کند. آفرین به این حذف ، ستایش و تشکر حتی از دیکتاتور که اجازه داد این کار انجام بشود. دیکتاتور این بار فرایند حذف دیگری را طوری پیش برد که دیگرانی را شاد می کند. آری به نفع ماست و احمدی نژاد هم که اصلا نه ارزشی و نه اعتباری دارد. اما کسی نپرسید آن فرایند که دارد حذف می کند بسیار بسیار اساسی تر از فرد احمدی نژاد یا جریان اوست . او روزی شما را هم به اقتضا حذف خواهد کرد.
دفاع از اصول اخلاقی دفاع از دیگری و از مخالف آنقدر اهمیت دارد که چه برای منتظری چه احمدی نژاد باید به کار بسته می شد. این آن چیزی بود که می توانست سطح اخلاقی مخالفین حکومت را به سطح دیگری ارتقا دهد.
بالاخره کسی پیدا شد وحرف دل من رازد.دقیقا برای بی اعتبارکردن مقاومت هرچند دیر احمدی نژاد از همین حربه استفاده کردنددرحالیکه مقصرتر از او هم خیلی ها هستند . اما مهم عملی راکه زیرکانه انجام می دهند باید دید. سالیان است که من با ارسال جک هااز طریق ایمیل مخالفت میکنم و دوستانم ؟را از دست داده ام .چراکه باآنها همصدا نیستم. اما این فرایند بی اعتباری سالیان دراز است که کارگراست قبل از هرچیزدرمورد زنان بوده وهست وبدین شکل زنان را بی اعتبار کرده اند وسپس ترک ها کردها شیرازی و اصفهانی و کرد و غیره و غیره وهمینطور دیواربین ما گذاشتند و بعد انتظار دارند ترک ها برای مردم قیام کنند. به امید آزادی فکری قبل از هرچیز برای ایرانیان ، که سرگرمی اشان را جای دیگر پیدا کنند و فراموش نکنند که داستان تفرقه بیاندازو حکومت کن همیشه کارگر است . خنده باید به وضعی که دارید بکنید.
پاسخحذفکاملا درست می گید.
پاسخحذفمسئله حذف تورک ها و کورد ها با پخش جک ها شروع شد و اکنون دیگر کمتر به کسی می توان فهماند که این پروژه جیست و چرا صورت گرفته. متاسفانه چنان کردندکه اکنون وقتی از حقوق اقوام و ملیت های ایرانی صحبت می کنیم در گوش آنها طنین تجزیه شنیده می شود. این کاری بود که شد و متاسفانه بسیار دیر شده است برای خیلی از چیزها.