۱۳۹۱ بهمن ۲۵, چهارشنبه

دومین سالگرد اعتراضات 25 بهمن 89

دومین سالگرد اعتراضات 25 بهمن 1389 و دوسال از حبس میرحسین موسوی ، زهرا رهنورد ومهدی کروبی می گذرد. اگر در سال پیش اندکی اعتراضی هم وجود داشت امسال آن هم وجود ندارد و این نشانه مرگ کامل یک جنبش در شکل گذشته خود است.
فعلا به نظر می رسد همه فعالان و روشنفکران در ابهامی عمیق فرورفته اند و اساسا هیچ حرف تازه و مهمی برای برون رفت از این وضعیت ندارند . بخاطر همین به تکرار حرف های گذشته خود روی آورده اند.
به نظر من کاش این فعالان و روشنفکران کاملا سکوت می کردند و وقتی حرف تازه ای نیست و امیدی نیست با صداقت به مخاطبان خود بگویند که فعلا نه حرف تازه ای هست و نه امیدی.
از سوی دیگر در این وضعیت ناامیدی و ابهام ، رویکردی برای شکستن مرزها و محدودهای گذشته میان روشنفکران و فعالان هم دیده نمی شود. رویکردی که به سازماندهی جدید و شکستن مرزهای خود ساخته گذشته بیانجامد.
از یک سو سخنان اسدالله عسکراولادی به یکباره به خوشحالی یک گروه از افسردگان می انجامد و بعد که نامه های دو طرف رد و بدل می شود و معلوم می شود که حرف عسگراولادی چیست باز در چنبره افسردگی خود می خزند. عطاء الله مهاجرانی طبل دوست داشتن عسگراولادی را می کوبد و اصلاح طلبان طالب انتخابات به ستایش او رو می آوردند.
به نظر می رسد این است نتیجه و حاصل یک شکست اجتماعی و سیاسی . شکستی که آثار و تبعات سنگینی برای جامعه و فرهنگ ایرانیان داشته و خواهد داشت. 

۳ نظر: